هنر تای چی در جایگاه یک ورزش
هر چند که تایچی هنری فراتر از یک ورزش و چیکُنگ دانشی گستردهتر از آمادگی جسمانی است. اما سلامتیِ جسمانی از اثرات و نتایج این هنرهایِ اصیل است که امروزه در جوامع مختلف شناخته شده و انکار ناپذیر است. در این زمینه تحقیقات بسیاری انجام شده که باعث شده محبوبیت تایچی و چیکُنگ را روز به روز بیشتر شود. امروزه بسیاری از مردم این هنرها را به خاطر سلامتی جسمی و طول عمر انجام میدهنددر این مقاله سعی شده به طور مختصر و به زبانی ساده برخی از ابعاد ورزشیِ این هنرها بررسی شود.
تحلیل حرکتی تایچی و چیکُنگ
تمرینهای هنر تای چی و چیکُنگ به دلیل آرامش در اجرا و سکونهای متوالی بین حرکات از لحاظ حرکتی معمولاً ترکیبی از تمرینهای ایزومتریک و ایزوتونیک است (با تعداد بیشتر تمرینهای ایزومتریک). همینطور از زاویهای دیگر نوع حرکات تایچی و چیکُنگ طوری طراحی شدهاند که برخی از مفاصل (مثل مفصل پا) تحت فشاری مشخص ثابت شده و در فواصل زمانی مختلف مفاصل دیگر در حال حرکتاند که این خود نیز مصداق دیگری از تمرینهای ایزومتریک و ایزوتونیک است .
حرکات ایزوتونیک، حرکاتی هستند که در آنها مفصل و استخوان نیز در اثر انقباض و انبساط عضله حرکت می کنند، مانند بسیاری از حرکاتی که میشناسید. مثلاً وقتی دست خود را از مفصل آرنج خم میکنید، مفصل بازو تحت حرکت عضله بازو حرکتی ایزوتونیک انجام میدهد.
اما حرکات ایزومتریک حرکاتی هستند که عضله (یا عضلات) منقبض میشوند، ولی این انقباض منتهی به حرکت مفصل یا استخوان نمیشود، مانند حرکاتی که عضله در سکون عضله انقباض دارد: مثل وقتی یک وزنه را ثابت در ارتفاع نگه میدارید، عضلات بازو انقباض دارند، ولی این انقباض منتهی به حرکت نمیشود. یا زمانی که دست خود را به دیوار فشار میدهید و خودتان ثابت هستید؛ در این صورت مفاصل (دست و بازو) فشاری ایزومتریک تحمل میکنند.
اما به لحاظ خواص ورزشی، تمرینهای ایزومتریک و ایزوتونیک چه تفاوتی با هم دارند؟
طبیعتاً تمرینهای ایزوتونیک باعث افزایش قدرت عضلانی میشوند و برای بدن لازم هستند. بیشتر مردم ورزشکردن را برابر تمرینهای ایزوتونیک میدانند و خواص این تمرینها برایشان روشنتر است.
اما تمرینهای ایزومتریک در عین اینکه میتوانند عضلهها را تقویت کنند ( tone عضله را افزایش میدهند و تراکم بافت عضلانی را ارتقا میدهند) به دلیل منقبض نگهداشتن عضله، تاندونها را بیشتر درگیر میکنند. بدین ترتیب نه فقط عضله بلکه تاندونها نیز تقویت میشوند. همینطور یکی از ویژگی های مهم تمرینهای ایزومتریک که باعث شده در فیزیوتراپی هم جایگاهی ویژه داشته باشد، این است که چون انقباض و تقویت عضله با حرکت مفصل توأم نیست، باعث آسیب و فشار به مفصل نمیشوند. همچنین، برای مفاصل آسیبدیده یا نقاط حساس بدن فقط باید از این تمرینها استفاده کرد (تا زمانی که به این روش عضلههای آن مفاصل تقویت شود و مفصل را کنترل کنند.)
در ضمن حرکتهای ایزومتریک از ATP هم مصرف میکنند و باعث ارتقا گردش خون و متابولیسم بدن میشوند. چون فشار به طور یکنواخت و ممتد به عضله وارد میشود، همهی تارهای عضلانی را درگیر و بهطور یکنواخت عضله را تقویت میکند (این مورد از نقاط ضعف حرکتهای ایزوتونیک است و باعث میشود در بعضی ورزشکارها که بیشتر به تمرینهای ایزوتونیک میپردازند، عضلهها تنها در حرکاتی خاص کارایی خوب داشته باشند و در حرکتهای دیگر و استقامتی کاراییشان پایین میآید.)
حرکتهای ایزومتریک کمک میکنند تا فرصت کافی برای اکسیژنگیری عضله وجود داشته باشد، به خصوص اگر ورزشکار این تمرینها را با تنفس صحیح انجام دهد، این خاصیت تقویت خواهد شد.
از لحاظ دیدگاه انرژیِ «چی» و چیکُنگهای رزمی نیز شایان ذکر است که انقباضهای مداوم عضلهها باعث افزایش جینمیشود و در ضربههای فاجین (تخلیهی انرژی الکترومغنایس بدن) نقش یک فنرِ فشرده را ایفا میکند.
حال این ترکیب چه ویژگیهایی در تمرین ایجاد میکند؟ یکی از ویژگیهای اصلی این ترکیببندی هنری، رسیدن به تجربهای شگرف از درگیر شدن تمامی بدن در حالات مختلف برای هنرجوی تایچی است. البته پیادهکردن آنها در اجرا کاری نسبتاً دشوار است، اما بودنِ در این مسیر بسیار ارزشمند و دانشآفرین است. تجربهای که هنرجویان پیشرفتهی تایچی تجربه میکنند، این است که اجرایِ یک فرم تایچی به اندازهی ترکیب چند ورزش مختلف در مدت زمان چند ساعت میتواند تمام ظرفیت های مکانیکیِ بدنشان را درگیر و فعّال کند. یعنی هنرجو در هرفرمِ تایچی؛
- هم تجربهی ترکیب حرکات ایزومتریک و ایزوتونیک را دارد (بیشتر به خاطر ترکیب سکون و حرکت و حفظ وضعیت بدن در حالتهای مختلف)
- هم تجربهی انقباض و رهایی عضلات را دارد (به خاطر حالت متغیرِ نرم و سخت که این موضوع اکسیژنرسانی به عضله را تقویت میکند و سیستم عصبیِ فرماندادن از مغز به عضلهها را تقویت و منظم میکند و باعث میشود هم از خستگی عضلهها جلوگیری شود، هم حرکتها دقیقتر انجام شوند.)
- هم تجربهی عملکردِ سریع و آرامِ عضلات را داشته باشد (به دلیل قرار گرفتنِ حرکاتِ سریع میان فرمهای آرامِ تایچی که این موضوع از لحاظ عملکردِ عضلات باعث ارتقا چابکیِ و واکنشپذیری عضله میشود و در عین حال در حرکات آرام فرمها استقامت و قدرت عضلات ارتقا مییابد.)
بدین ترتیب است که اجرای خوبِ یک فرمِ تایچی نه تنها کلّ بدن را درگیر میکند، بلکه ابعادِ مختلفِ بدن و عضلهها را بهکار میگیرد و میتواند همهی ظرفیتهای بدن را بهکار گیرد و افزایش دهد. به همین دلیل است که برای بسیاری از ورزشکاران و رزمیکاران رشتههای دیگر معمولاً تمرینِ تایچی و چیکُنگ را توصیه میکنند و برای تمامی ورزشکاران (بهخصوص در سطحِ قهرمانی)این تمرینها میتوانند مفید باشند.
بیشتر مردم به خاطر عادت اشتباه تنفس از کمتر از یکسوم حجم ریههایشان (از لحاظ عمق استفاده از کیسههای هوایی) استفاده میکنند. دو سوم باقیماندهی کیسه هوایی به خاطر استفاده نکردن تنبل میشود. بهترین روش تنفس را در چیکُنگ داریم. با تنفس عمیق و آرام به تدریج کیسههای هوایی خود را از آلودگیها پاک میکنیم.
تنفس عمیق باعث میشود عمق ریهها با اکسیژن بیشتری پر شود که جایگزین هوای کهنهای میشود که سالها به واسطه تنفس سطحی در آن جمع شده است.از این رو چیکنگ ظرفیت ریهها را افزایش میدهد. همچنین تنفس شکمی میانگین مَکِش هوا را از ۳۰۰ سیسی به ۱۵۰۰ سیسی افزایش میدهد. حتی اساتید تایچی موفق میشوند تا به ظرفیت ۳۰۰۰ سی سیسی نیز دست یابند. علاوه بر این چیکنگ باعث جایگزینی بهتر اکسیژن و دیاکسیدکربن میشود. همهی اینها یعنی: چیکُنگ توان تامین انرژی بهتری دارد.بدن ما به خوبی به مویرگها مجهز شده است. این مویرگها به صورت شاخهای هستند و در چینی به آنها “ لو“گفته میشود. به طور میانگین در افراد بالغ در هر سانتیمتر مربع سطح پوست حدود ۳۰ مویرگ وجود دارد، اما تنها دو یا سه عدد از آنها حاوی جریان خون فعال است. در بدن اساتید چیکنگ در حدود ۱۰ تا ۱۵ عدد مویرگ حاوی جریان خون فعال است. این امر شاهد آن جمله است که « چیکُنگ مریدین ها را پاک میکند و چرخش خون را ارتقا میدهد.» البته این (افزایش جریان خون) باعث نمیشود که در جراحات خون بیشتری از دست بدهیم ، تمرینهای چیکُنگ عملکرد طبیعی ما را ارتقا میدهد بنابراین بدن مکانیزم خاصی را در پیش میگیرد که جلوی خونریزی را میگیرد.به بیان سادهتر گردش خون مناسبی در بدن شکل میگیرد که باعت غذارسانی به سلولها میشود.این امر بدن را از سلولهای مُرده پاکسازی میکند. هر بار که ما بازدم انجام میدهیم میلیونها سلول مُرده از بین میروند و دفع میشوند و با هر دم میلیونها سلول متولد میشوند. در طب چینی خون یک ارگان زنده و هوشیار در نظر گرفته میشود که ارتباطی عمیق با تنفس و تبادل هموگلوبین در ریهها دارد. به همین دلیل تنفس نقشی بسزا در ارتقا و تنظیم گردش خون مییابد.
هر فرد بالغ شانزده بار در دقیقه نفس میکشد؛ فردی که چیکنگ تمرین میکند در حدود پنج یا شش بار نفس میکِشد؛ چرا که تنفساش آرام و عمیق است. تنفس آرام و عمیق نه تنها یک منبع انرژی به حساب میآید، بلکه مستقیماً روی آرامش فکر تاثیر میگذارد.. همچنین، به دلیل هماهنگی تنفس و حرکت در این هنرها استقامت ورزشکار به طور قابل توجهی افزایش مییابد. در حقیقت در تایچی و چیکُنگ، هدف کاهش تعداد تنفس روزمره و همینطور افزایش کیفیت تنفس است. در ورزشهای دیگر مثل دومیدانی، شنا و غیره در نهایت همین اتفاق میافتد و ورزشکار حرفهای میانگین ضربان قلب پایینتری برای امور روزمره و زندگی خود دارد؛ چرا که تعداد تنفس بالا مجاورت سلولها را با اکسیژن افزایش میدهد و اکسیداسیون سلولی را بالاتر میبرد .به خاطر این فواید فوقالعاده چیکنگ یعنی: سلامتی و تندرستی، ذخیرهی انرژی فراوان، بنیه بیشتر و استقامت بهتر، بهبود سریع زخمها، شادابی ذهن. اساتید کُنگفو در قدیم از چیکنگ برای بهبود مهارتهایشان استفاده میکردند. اساتید کُنگفو که اصولاً نیاز داشتند که قدرت خود را به مدت طولانی حفظ کنند و هر گونه اشتباهی منجر به از دست دادن جانشان میشد، همواره از این روش به عنوان اکسیری ارزشمند در طول تاریخ کمک گرفتند، پس ورزشکاران مدرن نیز حتماً میتوانند از آن استفاده کنند.
بسیاری از آزمایشها از اصول غربی و مستندات انجام شده اخیر در چین استفاده میکنند، نظر به اینکه این تستها پیچیدهتر از آن است که در این مقاله به آنها بپردازم، فقط دو مورد به طور خلاصه در ادامه بیان میشوند. در یکی از بیمارستان شانگهای، چیکُنگ درمانی را به عنوان روشی اصلی و منحصربهفرد با موفقیت به کار برده است. فقط گاهی برای کاهش علائم شدید، آنتی بیوتیک تجویز میشود. در سلسله آزمایشهایی که در سال ۱۹۵۶ بر روی دو بیمار درمانشده صورت گرفت، تمرینهای چیکُنگ چهار بار در روز به مدت سه ماه حرکت دیافراگم آنها را حین تنفس به طور متوسط از ۸ میلیمتر به ۱۵.۸۸ میلیمتر افزایش داد. تعداد تنفس آنها از ۱۹.۵ بار در دقیقه به ۱۵ بار در دقیقه کاهش پیدا کرد و همچنین حجم ریههای آنها به طور متوسط از ۴۲۸.۵ سیسی ۵۶۱.۸ سیسی افزایش پیدا کرد. (این ارقام مربوط به بهبودی کلی و میانگینهای فرد است)
بهبودی آنها حین انجام تمرینهای قابل توجه بوده: قبل از تمرینها میزان تنفسشان به طور متوسط۱۵.۳ دفعه در دقیقه بوده و حجم ریه ها۵۱۶.۵ سی سی. در خلال تمرینها میزان تنفس آنها به۵.۶ دفعه در دقیقه افت پیدا کرده بود و حجم ریه تا ۱۱۶۷.۸ سی سی افزایش پیدا کرده بود. ( این اعداد مربوط به بهترین وضعیت در حین تمرین است)یکی دیگر از تحقیقات انجامگرفته در مورد اثر تایچی و چیکُنگ بر قلب و تنفس که در یکی از ژورنالهای معتبر امریکا منتشر شد عنوان میکند که دستاوردها با دلیل و مدرک اثبات کردند که انجام تمرینهای تای چی به طور منظم میتواند کاهش عملکرد قلب و تنفس در افراد مسن را به تاخیر بیاندازد. علاوه بر این، تایچی میتواند به عنوان ورزش هوازی (ایروبیک) مناسب برای سالمندان تجویز شود.
در یک سلسله تحقیقات دیگر که توسط دپارتمان اعصابشناسی دانشگاه اول دارویی شانگهای در سال۱۹۶۲ روی داوطلبان سالم انجام شد، محققان دریافتند هنگامی که داوطلبان در حالت آرام چشمان خود را میبندند، هر دو گروه آموزشی و گروه کنترل فرکانس امواج مغز را در حدود ۹-۱۱ بار در ثانیه ثبت کردند. هنگامیکه چشمهایشان را باز کردند فرکانس به ۱۴-۲۵ بار در ثانیه افزایش پیدا کرد.هنگامیکه گروه آزمایشی شروع به انجام چیکُنگ کردند، در ابتدا امواج مغزی آنان به حالت آلفا رفت وسپس به حدود ۶-۷ بار در ثانیه-حالت تتا-به جنبش در آمد. در حالی که گروه کنترل که چیکُنگ انجام نمیدادند، همچنان در حالت بتا بودند.اعضای گروه آزمایشی، وقتی درگیر تمرینهای چیکُنگ بودند کاملاً نسبت به وضعیت اطراف خود آگاه بودند، نظر به اینکه تمام داوطلبان تندرست بودند حالت تتای گروه آزمایشی نشان میدهد که تمرین کنندگان چیکُنگ قادرند در حالت سکون هم هشیار باشند.در حقیقت تایچی و چیکُنگ میتوانند امواج مغز را پایین بیاورد و به خاطر تنفس آرام آن را به مدت طولانی در سطح آلفا نگه دارند که این خود خواص بسیاری دارد،از جمله : تقویت سیستم ایمنی بدن، افزایش هوش هیجانی، ارتقای فرمانپذیری بدن و غیره. روش تنفسِ شکمی (دیافراگمی)در اینجا تنفس پایه و اصلی چیکُنگ و تایچی را به طور اختصار معرفی میکنم.
همانطور که میدانیم ریهها به تنهایی قادر به دریافت هوا نیستند و نیاز به پُمپی دارند که هوا را به داخل آنها بکشد. در زمان نوزادی تا چند سال ما از پُمپ دیافراگم خود برای تنفس استفاده میکنیم و با حرکت شکم دیافراگم را حرکت میدهیم و هوا را داخل ریهها میکشیم (این موضوع را میتوانید در کودکان ببینید که در تفس شکم آنها حرکت میکند) اما به دلایل مختلف در سنین بالاتر حرکت دیافراگم متوفق و کُند میشود و ما به ناچار از حرکت قفسهی سینه برای دریافت هوا استفاده میکنیم.اما بازگشت به تنفس شکمی(دیافراگمی)خواص بسیاری دارد. پس برای مهارت در این شکل تنفس که در حقیقت تنفس پایه برای تایچی و چیکُنگ است، باید زمان دم شکم را بیرون دهید و بدون حرکت قفسهی سینه هوا را داخل ریهها بکشید و برای بازدم از داخل دادن شکم استفاده کنید. بدین ترتیب با حرکت شکم به طور غیرمستقیم دیافراگم را حرکت میدهید و از پمپ دیافراگم استفاده میکنید. برای ارتقا کیفیت تنفس سعی کنید از تمام محوطهی شکمی، یعنی پهلوها، پشت و شکم استفاده کنید.الکترومغناطیس و سلولهای بدنامروزه ثابت شده که جریان الکترومغناطیس، جریانی فراگیر در کل بدن ماست و همهی سلولهای بدن ما واکنش الکترومغناطیسی دارند؛ حتی بزرگترین اندام بدن که بافتهای پیوندی هستند نیز رسانای جریان الکترومغناطیساند و نسبت به این جریان واکنشهایی معنادار نشان میدهند. همچنین، طی مطالعات وسیعی که در سالهای اخیر در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی معتبر جهان انجام گرفته، پژوهشگران بر این باورند که جریان الکترومغناطیس فرآیند تولید سلولی را در بدن ما افزایش و روند مرگ سلولی را کاهش میدهد. البته منظور انرژی الکترومغناطیس زنده (بایو الکترومغناطیس)و جریانی است که هماهنگ با فرکانس و ارتعاشات بخشهای مختلف بدن ایجاد شود. شایان ذکر است که اهمیت این جریان از جنبهی دیگری افزایش مییابد و آن عملکرد دو ارگان اصلی حیاتی ما یعنی مغز و قلب است. هر دوی این ارگانها با جریان الکترومغناطیس فعالیت میکنند. همچنین همهی سلولهای بدن ما از طریق غشاء خود با سلولهای دیگر تبادلات الکترومغناطیسی دارند.با کشف بایوالکتریسیته مشخص شد که همهی سلولهای غیرعضلانی و عصبی یک پتانسیل الکتریکی ثابت دارند که مقدار الگوی آن در هنگام بیماری و در هنگام سلامتی کاملاً متفاوت است. این سیستم الکتریکی دارای یک میدان الکتریکی است که از طریق یک سیستم ارتباطی الکتریکی مجزا ولی در ارتباط با سیستمهای عصبی، هورمونی و خونی است و تحت کنترل و نظارت است که بسیاری از عوامل درونی و برونی بر آن تاثیرگذارند. در سیستم بیوالکتریسیته که واحد آن سلول است،سلول به عنوان ژنراتور الکتریکی عمل میکند که میتواند دو نوع الکتریسیته مشتمل بر پتانسیل فعالیت و پتانسیل ساکن را ایجاد کند. این اختلاف پتانسیل میتواند یک میدان الکتریکی در اطراف سلول ایجاد کند. به علاوه جریان الکتریکی در سر راه خود با بافتهایی که خاصیت مقاومتی و خازنی دارند، برخورد دارد.
میدان الکتریکی حاصله توسط یک سلول با تاثیر بر سلولهای مجاور و نهایتاً کل بدن ایجاد با کشف بایوالکتریسیته مشخص شد که همهی سلولهای غیرعضلانی و عصبی یک پتانسیل الکتریکی ثابت دارند که مقدار الگوی آن در هنگام بیماری و در هنگام سلامتی کاملاً متفاوت است. این سیستم الکتریکی دارای یک میدان الکتریکی است که از طریق یک سیستم ارتباطی الکتریکی مجزا ولی در ارتباط با سیستمهای عصبی، هورمونی و خونی است و تحت کنترل و نظارت است که بسیاری از عوامل درونی و برونی بر آن تاثیرگذارند. در سیستم بیوالکتریسیته که واحد آن سلول است، سلول به عنوان ژنراتور الکتریکی عمل میکند که میتواند دو نوع الکتریسیته مشتمل بر پتانسیل فعالیت و پتانسیل ساکن را ایجاد کند. این اختلاف پتانسیل میتواند یک میدان الکتریکی در اطراف سلول ایجاد کند. به علاوه جریان الکتریکی در سر راه خود با بافتهایی که خاصیت مقاومتی و خازنی دارند، برخورد دارد.
میدان الکتریکی حاصله توسط یک سلول با تاثیر بر سلولهای مجاور و نهایتاً کل بدن ایجاد یک میدان الکتریکی می کند.خاصیت پیزوالکتریک سلولهای بدنخاصیت پیزوالکتریک به آن ویژگی از یک ماده گفته میشود که بتواند نیروی مکانیکی یا فشار را به جریان الکترومغناطیس تبدیل کند. به زبان سادهتر، یعنی حرکت و فشار مکانیکی به الکتریسیته تبدیل شود.
امروزه پژوهشگران دریافتهاند که سلولهای بدن (بهخصوص عضلهها و تاندونها، استخوانها و بافت پیوندی) خاصیت پیزوالکتریک دارند. در هر نقطه از این بافتها(استخوانها و بافت پیوندی) متناسب با استرس مکانیکی وارده بر آن نقطه است و با تغییر میزان و جهت این استرس مکانیکی خصوصیات الکتریکی این مناطق نیز تغییر میکند. در حقیقت حرکات بدنی میتوانند جریان الکترومغناطیس زنده در بدن تولید کنند.
با توجه به مبحث قبل و همینطور خاصیت پیزوالکتریک سلولهای بدن، میتوانیم نتیجهگیری کنیم که حرکتهای بدنی و ورزش با افزایش جریان الکترومغناطیس، روند تولید سلولی را افزایش میدهند و ساختار جسمانی بدن ارتقا مییابد. همینطور طبیعتاً ترمیم هم سریعتر انجام میگیرد.اما نکتهای که وجود دارد، این است که بدن در حرکات مختلف بهسرعت خود را تطبیق میدهد و درنتیجه حرکات تکراری باعث میشود این اثر پیزوالکتریک و تولید الکترومغناطیس کاهش پیدا یابد. به همین دلیل است که در روشهای تربیت بدنی مدرن، کارشناسان معتقدند برنامههای تمرینی و زوایا و نحوه درگیری عضلات باید مدام تغییر یابند.
تایچی و چیکُنگ به دلیل تنوع تمرینها و همینطور وجود جهتهای بسیار متنوع در حرکات مفاصل و استخوان اثر پیزوالکتریکی سلولهای بدن را به خوبی تحریک میکنند و باعث افزایش روند تولید سلولی میشوند. در مجموعه تحقیقات وسیعی که در سالهای اخیر انجام شده، این مطلب به وضوح دیده میشود که تایچی و چیکُنگ باعث افزایش جریان الکترومغناطیس زنده بدن نیز میشوند. به جرأت میتوان گفت کمتر ورزشی است که مانند تایچی و چیکُنگ تنوع حرکتی به شکل پیچش، فشار، انقباض و انبساط مفاصل را در حرکات ترکیبی و پیچیده داشته باشد. به همین دلیل بدن به آن حرکات عادت نمیکند و روند تولید سلولی همچنان ادامه مییابد.بنا بر همین دلایل فوق امروزه این دو هنر در صدر روشهای درمانی و ترمیمی برای مشکلاتی مانند پوکی استخوان، تحلیل عضلانی، میوتاپی التهابی ماهیچهای، پیریِ بدن، پارکینسون ، آرتریت روماتوئید و غیره قرار دارند. البته پرداختن به حوزهی الکترومغناطیس که در دانش تایچی و چیکُنگ به آن انرژی «چی» میگویند، در حقیقت تخصص اصلی این هنرهاست و اثرات تخصصی آنها بسیار مفصل است و در این مقاله نمیگُنجد.
اثر تایچی و چیکُنگ در تعادل
انگیزهی تمرین در تایچی و چیکُنگ
حتماً ورزشهای دیگری نیز هستند که خواصی اینچنین داشته باشند، اما یکی از ویژگیهایی که هنر تای چی و چیکُنگ را متمایز میکند، این است که یک هنرجوی تایچی در حقیقت به طور طاقت فرسا و با زحمت به ورزش نمیپردازد، بلکه یک سناریوی رزمی را دنبال میکند که در عین ورزش، حسِ ماجراجویی در مسیر یک هنرِ رزمی عمیق را نیز دنبال میکند. این سناریو هم در یک جلسه تمرینی ملموس و جذاب است و هم در بلندمدت ، تبدیل به یک سناریوی مفصل و پیچیده میشود.
یک هنرجوی تایچی میتواند دهها سال به فراگیری و ممارست بپردازد و هر روز نکتهای جدید فرا گیرد
یک تایچی کار هم میتواند فرمها و سبکهای مختلف را تجربه کند،
هم مهارت استفاده از سلاحهای مختلف را در خود پرورش دهد،
هم از ظرافتهای یک هنرِ رزمیِ اصیل بهره ببرد،
هم بدنِ خود را قوی و انعطاف پذیر سازد،
هم میتواند در سنین مختلف در مسابقات شرکت کند و تجربهی قهرمانی داشته باشد.
و اگر در این هنر عمیقتر شود، میتواند روشهای مکاشفه و تزکیه را در آنها جستجو کند.
در این میان بهطور موازی، آرامش و عمیقِ روحی و روانی را نیز تجربه خواهد کرد.
به همین دلیل است که در تایچی و چیکُنگ بسیار میبینیم اساتیدی که دهها سال در این هنرها مکاشفه میکنند و هنرجویانی را میبینیم که دهها
سال با اشتیاق به تمرین میپردازند و این مسئلهای کمیاب در ورزشهای دیگر است
سخن پایانی
همانطور که در این مقاله مطالعه کردید، تایچی و چیکُنگ، حتی فقط به عنوان ورزش، کاملاً منحصربهفرد و جامعاند. هر چند که خواص ورزشی این هنرها درصد بسیار کمی از ظرفیت آنها را تشکیل داده و نمیتوان از اثرات ذهنی، روانی، ارتقای کیفیت زندگی و ویژگیهای رزمیِ این هنرهای ارزشمند و اصیل چشمپوشی کرد. اما در این مقاله سعی بر این بود که گوشهای از خواص جسمانی و ورزشی تایچی و چیکُنگ مطرح شود. دیگر بخشها نیز در مقالههای جداگانه بررسی خواهد شد.
امید است این مقاله نیز گامی کوچک در ایجاد انگیزه و علاقهی بیشتر برای هنرجویان و مربیان گرامی تایچی و چیکُنگِ کشور عزیزمان باشد.
حامد کاتوزی
دبیر کمیته تایچیچوان
مربی بینالمللی تایچی و مدرس چیکُنگ